فرارو- آلودگی هوا امانمان را بریده. وضعیت در تهران و تبریز به مراتب وخیمتر از دیگر شهرهاست و حالا چارهای برایمان باقی نمانده، جز اینکه دست کم برای چند روزی از شر آلودگی هوا به شهرهای دیگر فرار کنیم و یک سفر خانوادگی در اول زمستان را تجربه کنیم. در این گزارش هزینههای سفر با اتوبوس، قطار، هواپیما و خودرو شخصی از مبدا تهران و تبریز به مقصد شهرهای مشهد، اصفهان، شیراز و رشت که وضعیت هوای نسبتا بهتری دارند را محاسبه کردهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بررسیها نشان میدهد
هزینه بلیط اتوبوس و قطار کمتر از هزینه سوخت خودرو شخصی است، اما اگر بخواهید خانوادگی و چهار نفره سفر کنید، خودرو شخصی بهترین گزینه خواهد بود.
مقایسه هزینههای سفر تهران مشهد سفر تهران مشهد با خودرو شخصی رقمی
حدود ۱۹۰
هزار تومان هزینه دارد. چرا که برای طی کردن فاصله ۹۰۰ کیلومتری بین این دو شهر باید حدود ۶۳ لیتر بنزین مصرف کنیم که هر لیتر آن با نرخ آزاد سه هزار تومان است. اگر بخواهید با اتوبوس از شر آلودگی هوا خلاص شوید، باید بدانید که قیمت بلیط هر صندلی اتوبوس ۹۷ هزار تومان است. قطار در این مسیر بسته به نوع و سرعت حرکت بین ۶۵ تا ۲۴۰ هزار تومان برایمان هزینه دارد. قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد در روزهای میانی هفته دست کم ۲۲۰ هزار تومان است و آخر هفتهها باید ۲۹۰ هزار تومان برای سفر تهران مشهد با هواپیما هزینه کنیم. با این حساب اگر بخواهید چهار نفره از آلودگی هوا فرار کنید، هزینه خودرو سواری همان ۱۹۰ هزار تومان، خرید بلیط اتوبوس حدود ۳۹۰ هزار تومان، خرید بلیط قطار حدود ۲۶۰ تا ۹۶۰ هزار تومان و خرید بلیط هواپیما برای چهار نفر حدود ۸۸۰ تا یک میلیون و ۱۶۰ هزار تومان هزینه خواهد داشت.
مقایسه هزینههای سفر تهران شیراز طی کردن فاصله ۹۲۰ کیلومتری از تهران تا شیراز، برای ماشینی که در هر ۱۰۰ کیلومتر هفت لیتر بنزین مصرف میکند، تقریبا ۱۹۰ هزار تومان آب میخورد. همچنین با ۹۷ هزار تومان میتوان بلیط اتوبوس خرید و بلیط قطار رقمی بین ۱۱۰ تا ۱۵۰ هزار تومان است. بلیط پرواز تهران شیراز در روزهای میانی هفته حدود ۲۶۰ هزار تومان است و آخر هفتهها به دست کم ۴۰۰ هزار تومان میرسد. با این حساب فرار خانوادگی و چهارنفره از شر آلودگی هوای تهران با ماشین شخصی حدود ۱۹۰ هزار تومان، با قطار حدود ۴۴۰ تا ۶۰۰ هزار تومان و با هواپیما بین یک میلیون تا یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان هزینه خواهد داشت.
مقایسه هزینههای سفر تهران اصفهان بلیط اتوبوس برای مسیر تهران به اصفهان با قیمت ۴۸ هزار تومان فروخته میشود. اگر بخواهید با قطار این مسیر را طی کنید، هزینه سفرتان رقمی در حدود ۶۰ تا ۷۵ هزار تومان بسته به نوع قطار خواهد بود. طی کردن فاصله ۴۵۰ کیلومتری در این مسیر با مصرف سوخت ۳۰ لیتری، حدود ۹۰ هزار تومان خرج روی دستمان میگذارد. اگر بخواهید با هواپیما از تهران به اصفهان بروید، هزینه خرید بلیط در روزهای میانی هفته دست کم ۱۶۰ هزار و در روزهای پایانی هفته دست کم ۳۵۰ هزار تومان خواهد بود. این موارد نشان میدهد در صورتی که بخواهید به اتفاق خانواده به مسافرت بروید، هزینه سفر با اتوبوس حدود ۱۹۲ هزار تومان، قطار حدود ۲۴۰ تا ۳۰۰ هزار تومان و هزینه سفر با هواپیما ۶۴۰ تا یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان تمام میشود. با خودرو شخصی میتوان چهار نفره و با هزینه ۹۰ هزار تومانی از آلودگی هوا تهران به اصفهان فرار کرد.
مقایسه هزینههای سفر تهران رشت رشت یکی از بهترین گزینهها برای فرار از آلودگی هوای تهران به حساب میآید. هم نزدیک است، هم آب و هوای خوبی دارد. بلیط اتوبوس رشت از تهران حدود ۴۲ هزار تومان است و برای یک خانواده چهار نفره حدود ۱۶۸ هزار تومان آب میخورد. بلیط قطار تهران رشت که امسال راه افتاده، بین ۵۳ تا ۹۲ هزار تومان قیمت دارد و اگر بخواهیم به اتفاق خانواده با قطار سفر کنیم، هزینهمان بین ۲۱۲ تا ۳۶۸ هزار تومان خواهد بود. بلیط هواپیما برای پرواز تهران رشت در روزهای میانی هفته ۱۷۰ هزار تومان و آخر هفتهها حدود ۲۴۰ هزار تومان هزینه دارد و این یعنی سفر چهار نفره با هواپیما به رشت بین ۶۸۰ تا ۹۶۰ هزار تومان برایمان خرج دارد. خودرو شخصی گزینه بهصرفهتری برای سفر خانوادگی به نظر میرسد. طی کردن فاصله ۳۲۵ کیلومتری تهران تا رشت حدود ۲۳ لیتر بنزین لازم دارد که هزینه آن با نرخ سه هزار تومانی هر لیتر بنزین، حدود ۶۹ هزار تومان خواهد بود.
مقایسه هزینههای سفر تبریز مشهد بلیط قطار برای سفر تبریز به مشهد بسته به نوع و کیفیت قطار بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان متغیر است. بلیط اتوبوس برای این مسیر حدود ۱۳۴ هزار تومان است. اگر بخواهید با هواپیما از تبریز به مشهد بروید، قیمت بلیط در روزهای میانی هفته حدود ۲۵۰ هزار تومان است و در روزهای پایانی هفته به دست کم ۴۳۰ هزار تومان خواهد رسید. این موارد نشان میدهد یک سفر چهار نفره از تبریز به مشهد با اتوبوس حدود ۵۳۰ هزار تومان، با قطار بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان و با هواپیما بین یک میلیون تا یک میلیون و ۷۲۰ هزار تومان هزینه خواهد داشت. هزینه سفر با خودرو شخصی در این مسیر حدود ۲۸۰ هزار تومان است. چراکه طی کردن فاصله هزار و ۳۵۰ کیلومتری از تبریز تا مشهد با ماشینی که در هر ۱۰۰ کیلومتر، هفت لیتر بنزین میسوزاند، حدود ۹۴ لیتر بنزین لازم خواهد داشت که هزینه آن با بنزین سه هزار تومانی، حدود ۲۸۲ هزار تومان محاسبه میشود.
مقایسه هزینههای سفر تبریز اصفهان فرار از آلودگی هوای تبریز به اصفهان با خودرو شخصی حدود ۱۸۶ هزار تومان هزینه دارد. چراکه فاصله این دو شهر حدود ۸۹۰ کیلومتر است و طی کردن چنین مسافتی به ۶۲ لیتر بنزین احتیاج دارد. با این حساب هزینه سفر با خودرو شخصی از تبریز به اصفهان حدود ۱۸۶ هزار تومان خواهد بود. اگر بخواهید با اتوبوس از تبریز به اصفهان بروید هزینه خرید هر بلیط ۸۶ هزار تومان است و این سفر برای چهار نفر اعضای خانواده، حدود ۳۴۴ هزار تومان تمام خواهد شد. بلیط هواپیما از تبریز به اصفهان صرفا دو روز در هفته پیدا میشود و قیمت آن بین ۲۴۰ تا ۳۲۰ هزار تومان است. با این حساب چنین سفری در مجموع بین ۹۶۰ تا یک میلیون و ۲۸۰ هزار تومان برای یک خانواده چهار نفره هزینه خواهد داشت. باید توجه داشته باشید که برای سفر تبریز به اصفهان، نمیتوانید از قطار استفاده کنید.
مقایسه هزینههای سفر تبریز شیراز سفر یک خانواده چهار نفره از تبریز به شیراز حدود با اتوبوس حدود ۴۹۲ هزار تومان تمام میشود. چراکه قیمت هر بلیط اتوبوس برای این مسیر حدود ۱۲۳ هزار تومان قیمت دارد. قیمت بلیط هواپیما تبریز به شیراز در روزهای عادی حدود ۲۷۵ هزار تومان است و در روزهای شلوغ به حداقل ۳۷۰ هزار تومان میرسد. با این حساب اگر بخواهید به اتفاق خانواده از آلودگی هوای تبریز فرار کنید، هزینه سفر با هواپیما بین یک میلیون و ۱۰۰ هزار تا یک میلیون و ۴۸۰ هزار تومان تمام خواهد شد. طی کردن فاصله هزار و ۳۷۰ کیلومتری بین تبریز و شیراز با خودرو شخصی حدود ۹۶ لیتر بنزین لازم دارد که هزینه آن با نرخ سه هزار تومانی، حدود ۲۹۰ هزار تومان خواهد بود.
مقایسه هزینههای سفر تبریز رشت طی کردن فاصله ۴۷۰ کیلومتری تبریز تا رشت حدود ۳۳ لیتر بنزین لازم دارد که خرج ۱۰۰ هزار تومانی روی دستتان خواهد گذاشت، اما در عوض میتوانید این سفر را چهار نفره و به اتفاق اعضا خانوادهتان بروید. اگر خواستید با اتوبوس از آلودگی هوای تبریز فرار کنید، قیمت بلیط آن حدود ۶۸ هزار تومان است و برای چهار نفر تقریبا ۲۷۲ هزار تومان خرج خواهد داشت. حداقل قیمت بلیط هواپیما تبریز رشت رقمی بین ۱۷۷ تا ۲۰۰ هزار تومان است و هر روز نمیتوان روی این گزینه حساب باز کرد. اگر بخواهید چهار نفره از تبریز به رشت بروید، هزینه این سفر هوایی برایتان بین ۷۱۰ تا ۸۰۰ هزار تومان هزینه خواهد داشت.
منبع: فرارو
کلیدواژه: راهنمای خرید
بلیط اتوبوس
بلیط قطار
بلیط هواپیما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۰۱۷۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قهر زرگران از تهران تا شیراز و تبریز و اصفهان؛ چرا راسته طلا فروشان بازارها تعطیل شد؟
هم میهن نوشت : سامانه جامع تجارت، روز سهشنبه و چهارشنبه،
بازار طلای تهران را هم تعطیل کرد. روز دوشنبه طلافروشان بازارهای شیراز، اصفهان و تبریز هم در
اعتراض به مالیاتستانیها تعطیل کرده بودند و سهشنبه، بازار طلافروشان تهران به آنان پیوستند. فعالان حوزه، سال گذشته نیز در اعتراض به اجرا شدن طرح تجارت، کرکرههای مغازههای خود را پایین کشیده بودند و اجرای این طرح به تعویق افتاد اما با گذشت سه ماه مجبور به اجرای آن شدهاند. به همین دلیل و در اعتراض به طرح سامانه تجارت، دوباره بازار را تعطیل کردند. مشاهدههای میدانی از بازار بزرگ طلای تهران طی دو روز گذشته هم حاکی از تعطیل شدن راسته طلافروشان دارد. سامانه
تجارت و قانون جدید مالیاتی وضعشده بر معاملات طلا و همچنین الزام صدور صورتحساب الکترونیکی، از جمله عواملی هستند که منجر به اعتصاب فعالان این حوزه در شهرهای اصفهان و تبریز از دوشنبه و تهران از سهشنبه شده است. اگرچه برخی از طلافروشها در سطح شهر همچنان معامله میکنند اما طلا در کف قیمتی خود است و فروشندگان طلا در بازارهای سنتی، همه از معامله اجتناب دارند. گفتوگو با تعدادی از کسبه نشان میدهد اعتصاب بیشتر برای معاملات خرد بوده و فعالیت درونگروهی بین طلافروشان ادامه دارد. به هر حال، بازار طلای تهران از صبح روز سهشنبه کاملاً تعطیل بود ولی همچنان تردد درون بازار برای مردم بدون مانع بود. عصر همان روز، خریداران دیگر حتی اجازه نداشتند داخل بازار شوند و از بیرون متوجه میشدند که فعلاً باید قید خرید و فروش طلا را بزنند. خیابان ۱۵ خرداد، جنب سبزهمیدان، راسته طلافروشان بازار طلا و جواهر ایران است. خبر اعتراضشان از صبح آمده؛ حوالی ساعت ۲ ظهر روز سهشنبه، راسته طلافروشان خالی از کسبه و مشتریان است. ابتدا عکسی در فضای وب فارسی دست به دست شد که میگفت بازاریها، دست به اعتراض زدهاند اما مشاهدهها نشان میدهد اتفاقاً بازار از دو ماه آخر سال پیش شلوغتر است. خبرها در راسته طلافروشان است. آنها، سال گذشته نیز در حرکتی مشابه به امسال، راسته خود را بستند و اعتراض کردند. اکثراً سن و سالدار هستند و میگویند نسبت به قوانین مالیاتی جدید اعتراض دارند اما جوانترها، توضیح میدهند مشکلشان سامانه جامع تجارت است. مشکلی که جدید نیست اما زمانی که سال گذشته برای خود خریده بودند، به اتمام رسیده و از هفته گذشته قوانین سامانه جامع تجارت به آنان تحمیل شده است. اتحادیه صنفشان نیز پاسخی مشابه میدهد اما اعتراض به
مالیات را کجفهمی میداند و معتقد است اعتراض صنف نسبت به مالیات نیست و سامانه تجارت مشکل اساسیشان است که بعد از گذشت سه ماه و با وجود نامهنگاری اتحادیه و صنف، دوباره از سرگرفته شده است. مالیات تورم نمیدهیم ظهر روز سهشنبه، راسته طلافروشان تک و توک پر است. کرکره اصلی ورودی راسته، نیمهباز است و کسبه هم مغازه را تعطیل کردهاند. چند فروشنده که مشخص نیست از صنف طلافروشان هستند یا نه، صندلی جلوی ورودی گذاشتهاند و همین که چشمشان به چشم آدم میافتد، میگویند: داخل نرو. امروز خبری از طلا نیست و کسی چیزی نمیفروشد. همه اعتصاب کردهاند. هم طلافروشان راسته اصلی و هم چند طلافروشی دیگر آن طرف سبزهمیدان. در داخل راسته، برخی از طلافروشان حضور دارند اما نه چیزی میفروشند و نه چیزی میخرند. یکی از کسبه صندلیاش را بیرون از حجره گذاشته و همان جا نشسته است. پیرمردی، حدوداً ۶۰ ساله است که انگار نمیتوانسته خانه بنشیند و بنا بر عادت مألوف، به حجره آمده اما نه میگوید قیمت طلا چقدر است و نه تمایلی به فروش از خود نشان میدهد. از او میپرسم طلا گرمی چند است که میگوید نمیداند و امروز قید خرید طلا را بزنم. میپرسم چرا؟ که پاسخ میدهد راسته تعطیل است. بقیه طلافروشهای راستههای دیگر هم تعطیل کردهاند و چیزی نمیفروشند. او در پاسخ به این سوال که از کی تعطیل شده؟ جواب میدهد از همین امروز صبح در اعتراض به مالیات طلافروشها، تعطیل کردهاند. قرار هم نیست امروز و فردا اعتصاب را بشکنند. او سوالاتی که درباره تغییرات مالیات دارم را بدون پاسخ میگذارد اما کلافه که میشود میگوید: تورم تقصیر ما نیست که قرار باشد مالیات تورم را ما پرداخت کنیم. راسته تعطیل است زیرا هیچکس در راسته با این شرایط حاضر به خرید و فروش نیست. خون نکردیم که این قدر مالیات دهیم کمی جلوتر، مردی میانسال در حجره نشسته و در حجره را هم نبسته است. داخل میروم و میپرسم شما هم چیزی نمیفروشید که با پاسخ منفی مواجه میشوم. او دلسوزتر از فروشنده قبلی به نظر میرسد و توصیه میکند: «دخترم اینجا دنبال طلا نگرد. اگر عجله داری و باید حتماً طلا بخری، در طلافروشیهای سطح شهر چیز بیشتری پیدا میکنی. آنجا همه اعتراض نکردهاند اما زودتر برو چون ممکن است آنها هم تعطیل کنند و بروند.» خودش هم توصیه میکند که اگر فقط قصد سرمایهگذاری و پسانداز دارم بهجای طلای اجرتدار، طلای آبشده بخرم. مشخص است که حوصلهاش سر رفته و از مکالمه با هر کس، استقبال میکند. کمی که راهنمایی میکند، میپرسم چرا اعتصاب کردهاید؟ پاسخ میدهد که «مالیات جدید برای ما بریدهاند و اعتراض هم به دلیل همان مالیات است که ناعادلانه وضع شده است.» او انگشتر عقیق آبیاش را نشان میدهد و میگوید: «فرض کن پارسال این انگشتر را خریده باشی مثلاً ۳ میلیون تومان. بعد از گذشت یک سال، مالی که داری با قیمت دلار رشد کند و گرانتر شود. اگر دولت بگوید باید ۲۵ درصد از این مال را مالیات دهی واکنشات چیست؟ اعتراض ما نسبت به همین است. اگر قرار باشد با هربار افزایش قیمت، مالیات بدهیم که سنگ روی سنگ بند نمیشود. قیمت همه چیز هر لحظه بالا میرود اما چه کسی به بقیه میگوید که باید به خاطر افزایش قیمت مالیات دهند؟» مرد میانسال که معلوم است واقعاً از ندیدن مشتری و کار نکردن، کلافه شده، میگوید: «خب این سیاست درستی نیست و ما هم حاضر به قبول کردن آن نیستیم. پارسال هم همین را گفتیم اما حالا چند ماه گذشته و دوباره درِ دولت بر همان پاشنه قبلی میچرخد. خب ما هم کار نمیکنیم. مگر خون کردیم که حالا این همه پول مالیات بدهیم؟» او هم توصیه میکند زودتر خودم را به پاساژ گلستان برسانم و اگر قرار است چیزی بخرم، همان جا بخرم چون بازار فردا هم تعطیل است و ممکن است دیگر نتوانم همان چیزی که میخواهم را بخرم. تشکر میکنم از آن سمت بازار جلوتر میروم. احتکار یا اعتراض؟ چند قدم جلوتر زن و مرد جوانی را میبینم که در حال گفتوگو هستند. خودم را معرفی میکنم و میپرسم آیا توانستهاند چیزی از اینجا بخرند یا نه. زن پاسخ منفی میدهد و مرد که خسته به نظر میرسد میگوید: «هیچکس طلا نمیفروشد ولی ما باید حتماً برای هفته آینده، حلقه انتخاب کنیم. تقصیر خودمان هم هست که اینقدر دیر اقدام کردهایم؛ فکر میکردیم صبر کنیم که طلا ارزان شود، بعد بخریم. آخر کسی حلقه را نمیفروشد و چیزی که میخریم اگر گران باشد، سرمایه نیست. فکر کردیم اجازه دهیم التهاب بازار کم شود و امروز طلا ارزانتر بود. حالا تازه به اینجا رسیدهایم و میگویند کل صنف، تعطیل کردهاند. معلوم هم نیست چند روز دیگر زورمان به خرید ملزومات ازدواج برسد یا نه.» از او سوال میکنم که آیا دلیل اعتراض را به شما گفتند یا نه که پاسخ مثبت میدهد. مرد میگوید: «انگار مالیات جدید برای آنان وضع شده و ناراضی هستند. برای همین هم چیزی نمیفروشند.» من هم تایید میکنم و میگویم انگار از هفته پیش، مجبور به اعمال قوانین جدیدی شدهاند. هنوز کلمه آخر من تمام نشده که زن حرفم را قطع میکند و با عصبانیت، میگوید: «مالیات دیگر چیست؟ اینها میخواهند حالا که طلا ارزان شده، نفروشند تا دوباره گران شود. این همه وقت داشتند و حالا تازه یادشان افتاده باید کار و کاسبی را بهخاطر مالیات تعطیل کنند؟ نه خانم شما ساده هستید وگرنه چرا به محض کاهش قیمت طلا همه با هم تصمیم گرفتهاند اعتصاب کنند و چیزی نفروشند. تازه من خودم دیدم که آنها مقاومتی برای خرید طلا ندارند. خودم یک خانم را دیدم که برای فروش دستبندش آمده بود و مغازهدار، دستبند را از او خرید. ما هم خوشحال شدیم و سریع به داخل مغازه رفتیم اما همان طلافروشی که از آن زن طلا را خرید گفت چیزی نمیفروشد. هر چه هم توضیح دادم ما نامزدیم و فقط میخواهیم برای ازدواج خرید کنیم، راضی به فروش نشد. شما به خریدن و نفروختن میگویید اعتراض؟ احتکار است. اعتراض نیست. شما هم نگویید اعتراض کردند.» ثبت کد ملی خریداران از بازار بیرون میآیم و دیگر ساعت نزدیک به چهار عصر است. بازار از همیشه شلوغتر به نظر میآید اما خبری از طلافروشها نیست که نیست. کسبهای که جلوی ورودی راسته نشسته بودند، میپرسند توانستی چیزی بخری؟ پاسخ میدهم نه. میگویند ما که گفتیم. فردا هم اینجا نیا. قرار است اعتراض فردا هم ادامه داشته باشد. میپرسم تا کی اعتراض برقرار است؟ خبر ندارند. کمی در بازار میگردم و میخواهم دوباره به راسته برگردم اما حالا در ورودی، نیمه باز است و نگهبان جلوی در نشسته است. اجازه ورود نداریم و نگهبان میگوید نمیتواند بگذارد دوباره وارد شوم. نمیدانم تنها من نمیتوانم یا این که دیگر هیچکس نمیتواند داخل راسته شود. در همان حین، پسر جوانی در حال خروج از راسته است. از او میپرسم، جزو اهالی طلافروشها است که سر تکان میدهد. جوانتر است و احتمالاً نسبت به خبرنگارها بددل نیست. میگویم که خبرنگارم و از او میخواهم اگر ممکن است توضیح دهد امروز در بازار چه اتفاقاتی افتاده است. پسر جوان سر صبر و حوصله پاسخ میدهد که مسئله فعالان سامانه تجارت است. او درباره این سامانه و مشکلاتش میگوید: «از مهر یا آبان سال ۱۴۰۱ ثبت اطلاعات در سامانه تجارت اجرایی شده بود. صنف طلا وقت گرفت تا فرآیند آموزشی سامانه تکمیل شود؛ مشمولان موظف به ثبت سرمایه در این سامانه هستند.» او ادامه میدهد: «چرا باید سرمایهای که چند نسل گشته است، در سامانه ثبت شود؟ این اتفاق اصلاً مسبوق به سابقه نبود. فرض کنید اصلاً همه طلافروشها رفتند و اطلاعات خود را در سامانه ثبت کردند. چه کسی امنیت این سامانه را تضمین میکند؟ آن هم حالا که هر بار یکی از این سامانهها هک میشود. فکر کنید طلا در سامانه ثبت شده و قرار است که از شهری به شهری دیگر منتقل شود، اطلاعات ما محافظت میشود؟ از زمانی که راهزنها دزدی میکردند تا همین الان همیشه صنف ما در خطر قرار داشته است. حافظه تاریخی طلافروشها از فاش کردن اطلاعات خود واهمه دارد. اگر یک روز سامانه به مشکلی خورد، چگونه باید از شبیخون دزدان جلوگیری کرد؟» او ادامه میدهد: «تیر سال گذشته، قرار بود طرح سامانه تجارت عملیاتی شود ولی با اعلام سازمان امور مالیاتی فرآیند اجرایی به دیماه منتقل شد آن موقع قرار شده بود که تمام صنوف واحدهایی که بالای ۱۸ میلیارد تومان در ششماهه اول سال مبادلات داشتند، اطلاعات خود را ثبت کنند اما دو روز قبل از زمان تعیینشده، اعلام شد که صنف طلافروشان و پزشکان از این محدودیت مبلغ مستثنی هستند. حالا قضیه دوباره از اول شروع شده است. سامانه مؤدیان و فروشگاهی اصلاً ربطی به سامانه جامع تجارت ندارد. هر کدام جدا هستند ولی باید در هر دو اطلاعات را ثبت کنیم. ما در چند سامانه باید اطلاعاتمان را ثبت کنیم؟ تعدد سامانهها و نبود اطلاعرسانی این روزها صنف را دچار مشکل کردهاند. در سامانه مؤدیان و پایانههای فروشگاهی لازم نبود کد ملی خریدار طلا را ثبت کنیم ولی باید کد ملی و مشخصات خودمان باشد، اما در سامانه جامع تجارت لازم است که مصرفکننده هم کد ملی و هویت خود را ثبت کند که معلوم نیست به چه دلیل است.» از او میپرسم که مسئله مالیاتی کجای معادله جا میگیرد و او توضیح میدهد: «در همه اصناف بهخصوص در شکل سنتی آن، بخشی از سرمایه متعلق به مالک مغازه است و بخشی از آن متعلق به افراد دیگر نه خود مالک. ماجرای مالیات هم از همین جا نشأت میگیرد. مشکل اصلی شغل ما اکنون ثبت سرمایه اولیه و نااطمینانی نسبت به امنیت سامانه است. اگر این دو موضوع با یکسری اصلاحات همراه شود، پرداخت مالیات مشکل ما نیست. ما هم مانند بقیه اصناف مالیات را پرداخت میکنیم اما مسئله این است که باید مالیات مالی که از آنِ ما نیست یا مالی که یک بار پرداخت شده، دوباره پرداخت شود؟ صنف ما آنطور که میگویند مخالفتی با مالیات ندارد و مشکلش پرداخت نابحق مالیات است.» بحث مالیات چه شد؟ دیماه سال گذشته نیز طلافروشان یک هفته در اعتراض بودند. همان زمان، احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی تایید کرد دولت از ثبت اطلاعات طلافروشان در سامانه جامع تجارت عقبنشینی کرده است. البته خاندوزی، موضوع را به وزارت صمت، پاس داده بود و گفته بود که وزارت صنعت، معدن و تجارت سامانه تجارت را مدیریت میکند و وزیر مربوطه میتواند در این زمینه توضیح دهد. خاندوزی همچنین، واکنشها به سیاستهای جدید مالیاتی دولت در حوزه طلا را موج خبری کاذب خوانده بود. محمدهادی سبحانیان، رئیس کل سازمان امور مالیاتی نیز گفته بود مالیات جدیدی در بخش طلا وضع نشده است و فقط اجرت ساخت و سود طلا مشمول مالیات میشود اما حالا چند ماه پس از این، مجلس بار دیگر از تلاش برای تصویب طرح مالیات بر بازار طلا، ارز، مسکن و خودرو خبر داده است. بعد از اعتصاب بازار، قیمت طلای آبشده با قیمت فردایی شکاف پیدا کردند و قیمت نقدی طلای آبشده در کاهش قیمت بیشتری یافت. مالیات یا سامانه تجارت؟ پس تا اینجا دو گزاره متفاوت درباره علت اعتراض بازار طلای تهران وجود دارد. بیشتر فعالان معتقدند که دلیل اعتراض آنان مالیات جدید است و برخی دیگر میگویند مشکل صنف طلافروشان، سامانه جامع تجارت و مسائل امنیتی سامانه است. گروه هممیهن، برای روشن شدن دلیل اصلی اعتراض بازار طلافروشها با نادر بذرافشان، رئیس اتحادیه طلا، سکه و جواهر تهران گفتوگو کرد. نادر بذرافشان اتحادیه طلا بذرافشان در گفتوگو با خبرنگار روزنامه هممیهن، با تایید تعطیلی بازار طلا، میگوید: «مسئله مالیات، کجفهمی برخی از اعتراض بازار طلاست. اعتراض فعالان برای اجرایی شدن مجدد سامانه جامع تجارت پس از گذشت چند ماه است. سال گذشته نیز فعالان نسبت به این سامانه اعتراض کردند و یک روز هم تعطیلی داشتند. قرار بود اصلاحاتی رخ دهد که نداد. به اتحادیه ابلاغ شده که اجرای سامانه جامع تجارت لازمالاجراست اما در بسیاری از مسائل، این سامانه برای صنف طلا قابل اجرا نیست.» بذرافشان در پاسخ به این سوال که چرا اکثر کسبه میگویند نسبت به مالیات معترض هستند؟ بیان میکند: «ثبت سرمایه در سامانه جامع تجارت، غیرقابل اجرا است و موجب نگرانی از مالیات هم شده است. بسیاری از فعالان صنفی به دلیل احتمال اخذ مالیات بر عایدی در آینده نگران هستند. به همین دلیل هم برخی از فعالان دلیل اعتراضات را مالیات میدانند اما مسئله، سامانه تجارت است. مطرح شدن دوباره ماجرای سامانه تجارت هم به همین دلیل، باعث شده که فعالان و کسبه به اجرایی شدن مجدد این سامانه واکنش نشان دهند.» بذرافشان در پایان یادآوری میکند: «سال گذشته و در ادوار گذشته نیز صنف طلافروشان، مشکلات سامانه را برشمردند و نامهنگاریهای زیادی در این باره رخ داد اما حالا به یکباره و بدون در نظر گرفتن هیچیک از انتقادات فعالان حوزه، دستور اجرای مفاد سامانه تجارت به ما ابلاغ شده است که از منطق و انصاف به دور است.» گفتوگوی روزنامه هممیهن، با یک فعال حوزه که تمایلی به انتشار نامش ندارد هم اظهارات بذرافشان را تایید میکند. او اظهار میکند: «طلا فروشها، با افزایش سرمایه طلا سود میکنند. وقتی سرمایه نیست و کسی افزایش دارایی نمیدهد، چگونه باید سود کند؟ در سالهای گذشته، حجم سرمایه طلافروشها افزایشی نداشته است زیرا طلا آنقدر گران شده که برای خود صنف هم افزایش سرمایه و خرید طلا، سخت شده است. شاید به نظر برسد که ارزش دارایی طلافروش همگام با تورم افزایش مییابد اما این ریالیِ داراییهای طلافروش است که بیشتر شده و اصلاً به این معنا نیست که آنها سود میکنند پس موظف به پرداخت مالیات بسیار بیشتری هستند. سود تورمی بازار طلا نباید به عنوان سود حقیقی محاسبه شده و مشمول مالیات شود علاوه بر این، سامانه ثبت صورتحسابهای الکترونیکی نیز از کار افتاده و از کارآیی لازم برخوردار نیست.» این فعال اقتصادی، توضیح میدهد: «فروشندگان از خود قانون ناراضی نیستند. طبق قانون در صورتی که سال آینده به دلیل تورم، نرخ هر گرم طلا افزایش یابد؛ فروشندگان طلا باید مالیات بیشتری بپردازند. این چه منطقی دارد؟ دولت میگوید چون عایدی و سود نصیب فروشنده شده پس باید مالیات دوچندان بپردازد. دیگر کسی نمیگوید که افزایش قیمت به دلیل تورم اتفاق افتاده و سودی حاصل نشده است. دولت به جای این کارها، باید به وظیفه اصلی خود که همان کنترل تورم است بپردازد.» این منبع آگاه، ادامه میدهد: «ما فعالان جلسههایی درباره این مسئله با دولت داشتیم و دولت در همین جلسهها، به ما وعده میداد که سازمان امور مالیاتی اصلاحات لازم در سامانه تجارت را اعمال کرده است. ما هم تصور میکردیم واقعاً چنین شده و اصلاحات لازم، در نظر گرفته شده است ولی چنین نشده بود. همه این مشکلات در کنار هم قرار گرفتهاند و یک بار دیگر طلافروشان مجبور به اعتراض شدهاند.» کانال عصر ایران در تلگرام